آیه 40 سوره غافر
<<39 | آیه 40 سوره غافر | 41>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
(و بدانید که) هر کس کار بدی (در دنیا) کرده (آنجا) الاّ به مثل آن مجازات نشود، و هر که از مرد و زن عمل صالح به جا آورده در صورتی که با ایمان باشند آنان در بهشت جاودان داخل شوند و آنجا از رزق بیحساب (و نعمت بیشمار) برخوردار گردند.
هر که بدی کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان یا زنان کسانی که کار شایسته انجام دهند در حالی که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآیند و در آن بی حسابْ روزی یابند.
هر كه بدى كند، جز به مانند آن كيفر نمىيابد؛ و هر كه كار شايسته كند -چه مرد باشد يا زن- در حالى كه ايمان داشته باشد، در نتيجه آنان داخل بهشت مىشوند و در آنجا بىحساب روزى مىيابند.
هر كس كار بدى بكند جز همانند عملش كيفر نيابد. و هر كس از مرد و زن كه مؤمن باشد و عمل صالحى به جاى آرد به بهشت داخل شود و بىحساب روزىاش دهند.
هر کس بدی کند، جز بمانند آن کیفر داده نمیشود؛ ولی هر کس کار شایستهای انجام دهد -خواه مرد یا زن- در حالی که مؤمن باشد آنها وارد بهشت میشوند و در آن روزی بیحسابی به آنها داده خواهد شد.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ «40»
هر كس كار بدى انجام دهد، جز به همان مقدار كيفر داده نمىشود و هر كس از مرد يا زن كه مؤمن باشد و كار شايستهاى انجام دهد، پس اينانند كه داخل بهشت مىشوند و در آن جا بى حساب روزى داده مىشوند.
پیام ها
1- كيفر و پاداش، بر اساس عمل است (نه خيال و آرزو). «مَنْ عَمِلَ»
2- خداوند عادل است و كيفرش بيش از مقدار جُرم نيست. «مِثْلَها»
3- انسان، مختار آفريده شده است. مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً ... مَنْ عَمِلَ صالِحاً
4- كار خوب و بد بى پاداش نيست؛ چه بزرگ باشد و چه كوچك. «سَيِّئَةً- صالِحاً»
5- مقايسه ميان عمل خوب و بد و پاداش و كيفر، بهترين روش شناخت است.
جلد 8 - صفحه 257
عَمِلَ سَيِّئَةً ... عَمِلَ صالِحاً
6- كار خوب به جنسيّت انسان (زن يا مرد بودن) ربطى ندارد. «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى»
7- براى ايجاد انگيزه در كارهاى شايسته، تشويق لازم است. مَنْ عَمِلَ صالِحاً ...
فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ
8- زن و مرد در پيمودن راه تكامل و دريافت الطاف الهى يكسانند. «مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى»
9- ايمان و عمل همراه يكديگر كار سازند و هر يك از آنها به تنهايى نجاتبخش نيست. «عَمِلَ- وَ هُوَ مُؤْمِنٌ»
10- ايمان شرط قبولى عمل است. عَمِلَ ... وَ هُوَ مُؤْمِنٌ
11- ورود به بهشت، ايمان لازم دارد. «وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ»
12- پاداش خداوند بى حساب است. (رحمت خدا بر غضبش سبقت دارد).
«بِغَيْرِ حِسابٍ» (مراد از «بِغَيْرِ حِسابٍ» فراوانى پاداش است، نه بى حساب و كتاب بودن آن.)
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ (40)
جلد 11 - صفحه 311
مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً: هر كه بجا آورد كار بدى را از محرمات، فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها: پس جزا داده نشود مگر مانند آن را، چه زياده بر آن مستلزم ظلم، و آن ضد عدالت سبحانى و متعالى است از آن. وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً: و هر كه بجا آورد كار شايسته و پسنديده خدا، مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى: از مرد و زن، وَ هُوَ مُؤْمِنٌ: در حالتى كه او مؤمن باشد، زيرا قبول اعمال، منوط به ايمان است، فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ:
پس آن گروه به حليه صلاح آراسته باشند داخل مىشوند بهشت جاويد را، يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ: روزى داده شوند در آن از انواع فواكه طيبه و اطعمه لذيذه و مشارب خوش مزه بدون حساب و شماره نه به اندازه اعمال، پس ثواب اعمال صالحه به اضعاف مضاعف زياده خواهد بود بر قدر استحقاق. اين بر سبيل تفضل الهى و لطف سبحانى است.
چون آل فرعون از اين سخنان فهميدند كه حزبيل به حضرت موسى ايمان آورده و از عبادت فرعون دست برداشته، زبان ملامت بر او دراز كردند و گفتند:
عجب از تو كه فرعون را مىگذارى و ديگرى را پرستش مىكنى؟
حزبيل، مرتبه هشتم در مقام نصيحت برآمده در مراعات انصاف (گفت:)
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ فِرْعَوْنُ يا هامانُ ابْنِ لِي صَرْحاً لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبابَ (36) أَسْبابَ السَّماواتِ فَأَطَّلِعَ إِلى إِلهِ مُوسى وَ إِنِّي لَأَظُنُّهُ كاذِباً وَ كَذلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَ صُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَ ما كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلاَّ فِي تَبابٍ (37) وَ قالَ الَّذِي آمَنَ يا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشادِ (38) يا قَوْمِ إِنَّما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا مَتاعٌ وَ إِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دارُ الْقَرارِ (39) مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجْزى إِلاَّ مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيها بِغَيْرِ حِسابٍ (40)
ترجمه
و گفت فرعون اى هامان بنا كن براى من قصرى شايد من برسم بوسائلى
وسائل آسمانها پس مطّلع شوم بر خداى موسى و همانا من هر آينه گمان ميكنم او را دروغگو و اين چنين زينت داده شد براى فرعون بدى كردارش و باز داشته شد از راه و نبود تدبير و مكر فرعون مگر در تباهى
و گفت آنكس كه گرويد اى قوم من متابعت نمائيد مرا هدايت ميكنم شما را براه صواب
اى قوم من جز اين نيست كه اين زندگانى دنيا مايه اندك تعيّش است و همانا آخرت آن است سراى آرام گرفتن
كسيكه بكند كار بدى پس جزا داده نميشود مگر مانند آن و كسيكه بجا آورد كار شايستهاى از مرد يا زن با آنكه گرونده باشد پس آن
جلد 4 صفحه 528
جماعت داخل ميشوند در بهشت روزى داده ميشوند در آن بيشمار
تفسير
از مواعظ مؤمن سابق الذّكر فرعون بهامان وزيرش دستور بناى رفيع محكمى از آجر و گچ داد كه شايد واقف شود بوسائلى از وسائل علوى براى كشف وجود خدائى كه حضرت موسى از او و اوصافش خبر داده يا براى آنكه برود بر بامش و نظر نمايد در حركات نجوم و از آن استكشاف نمايد محرّك خبير بصيرى را يا براى آنكه بر مردم اشتباه كارى نمايد كه جائى از اين بلندتر نيست بيائيد بهبينيد خدائى وجود ندارد يا واقعا حماقتش گل كرده بود و خيال ميكرد خدا را در بلندى ميشود ديد و در هر حال اظهار نمود كه بگمان من موسى دروغ ميگويد و خدائى كه او را به نبوّت مبعوث نموده باشد وجود ندارد لذا خداوند ميفرمايد اينچنين شيطان جلوه داد در نظر او دستور احمقانهاش را كه نفهميد خدا ديدنى نيست و بام قصر وسيله معرفت باو نمىباشد و بازداشته شد از راه معرفت بخدا كه تأمّل و نظر در آيات آفاق و انفس است و صدّ بفتح صاد نيز قرائت شده است يعنى او بازداشت مردم را از راه خداشناسى و بر هر تقدير اين تدبير و مكر و حيله و اشتباه كارى و چارهجوئى او ابدا براى خودش و پيروانش مؤثّر و مفيد نشد بلكه موجب خسارت و زيانكارى و هلاكت گرديد و مؤمن آل فرعون باز مشغول بموعظه و نصيحت مردم گرديد و گفت اى قوم و قبيله و اهل بلد من پيروى كنيد از مواعظ من راه رشد و صلاح و صواب اينست كه من بشما ارائه ميدهم و براى اظهار ملاطفت باز خطاب يا قوم را تكرار نمود و تذكّر داد كه اين زندگانى موقت و لذّت مشوب بآلام و اسقام دنيا آنقدر ارزش ندارد كه شخص عاقل براى آن مرتكب چنين جنايت بزرگى كه قتل و تكذيب پيغمبر خدا باشد بشود بايد در فكر آخرت كه سراى باقى و جايگاه هميشگى ما است بود هر كس مرتكب كار بد و گناهى شود بميزان استحقاقش معذّب ميشود نه زيادتر و هر مرد و زنى كه ايمان داشته باشد بخدا و روز جزا و وسائط ميان خالق و خلق و كار خوب شايسته بنمايد ببهشت ميرود و از روزى و نعم بىشمار و بىپايان آن بهرهمند خواهد شد و آنجا ديگر حساب ميزان استحقاق نيست خداوند بفضل و كرم خود بايشان اجر و ثواب عنايت خواهد فرمود و ظاهرا اين آيه هم جز و كلام مؤمن است ولى بعضى آنرا مستقلا
جلد 4 صفحه 529
از خود خدا دانستهاند.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
مَن عَمِلَ سَيِّئَةً فَلا يُجزي إِلاّ مِثلَها وَ مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَكَرٍ أَو أُنثي وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِكَ يَدخُلُونَ الجَنَّةَ يُرزَقُونَ فِيها بِغَيرِ حِسابٍ (40)
كسي که عمل زشتي بجا آورد جزاء داده نميشود، مگر بمثل آن و كسي که عمل صالح بجا آورد از مردي يا زني و او مؤمن باشد پس اينها داخل ميشوند بهشت را و روزي داده ميشوند در آن بهشت بدون حساب.
مَن عَمِلَ سَيِّئَةً چه راجع به عقائد باشد از شرك و كفر و ضلالت و چه راجع باخلاق باشد از كبر و عجب و بخل و نخوت و غير اينها و چه راجع بفعل باشد از ظلم و طغيان و معاصي.
فَلا يُجزي إِلّا مِثلَها زائد بر اعمالش عقوبت نميشود.
وَ مَن عَمِلَ صالِحاً از عبادات و طاعات.
مِن ذَكَرٍ أَو أُنثي هر که باشد و هر چه باشد لكن بشرطي که.
وَ هُوَ مُؤمِنٌ چون ايمان شرط صحّة کل عبادات است.
فَأُولئِكَ يَدخُلُونَ الجَنَّةَ يُرزَقُونَ فِيها بِغَيرِ حِسابٍ صد برابر، هزار برابر، غير متناهي از همه نوع نعم بهشتي بدون حساب.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 40)- مسأله تنها فانی بودن این دنیا و باقی بودن سرای آخرت نیست، مهم مسأله حساب و جزاست: «هر کس عمل بدی انجام دهد فقط به اندازه آن به او کیفر داده میشود، اما کسی که عمل صالحی انجام دهد- خواه مرد یا زن- در حالی که مؤمن باشد آنان وارد بهشت میشوند و روزی بیحسابی به ایشان داده خواهد شد» (مَنْ عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجْزی إِلَّا مِثْلَها وَ مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ یُرْزَقُونَ فِیها بِغَیْرِ حِسابٍ).
او در این سخنان حساب شدهاش از یکسو اشاره به عدالت خداوند در مورد مجرمان میکند.
و از دیگر سوم اشاره به فضل بیانتهای او که در مقابل یک عمل صالح پاداش بیحساب به مؤمنان داده میشود.
و از سوی سوم لزوم توأم بودن ایمان و عمل صالح را یادآور میشود.
و از سوی چهارم مساوات مرد و زن در پیشگاه خداوند و در ارزشهای انسانی را مطرح میکند.
به هر حال او با این سخن کوتاه خود این واقعیت را بیان میکند که متاع این جهان گرچه ناچیز است و ناپایدار، ولی میتواند وسیله رسیدن به پاداش بیحساب گردد، چه معاملهای از این پرسودتر؟!
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم